۱۳۹۰ آذر ۳۰, چهارشنبه

افزایش تهدید و سختگیریهای حکومتی درباره مسیحیان ایران در آستانه ایام کریسمس


امسال نیز از آذر ماه احضار و بازجوئی فعالان کلیساهای خانگی به ستادهای خبری اطلاعات  شروع شده است و بیم این می رود که حکومت با نزدیک شدن به کریسمس بر حجم فشارهای خود بر جامعه مسیحی ایران بیفزاید.

به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از منابع مسیحی در شهرهای مختلف کشور ، همزمان با نزدیک شدن ایام کریسمس و جشنهای تولد عیسی مسیح  ، نیروهای اطلاعات و امنیت  به تحرکات همیشگی خود  علیه مسیحیان ایران شدت بخشیده اند .
گزارشات رسیده به اف سی ان ان از شهرهای مختلف کشور نشان می دهد که در چندین منطقه تهران و حداقل 6 شهرستان نیروهای اطلاعاتی بطور پی در پی به احضار و بازجوئی نوکیشان مسیحی به مراکز امنیتی مبادرت نموده اند. در همه موارد افراد احضار شده پس از بازجوئی های طولانی آزاد شده اند و از آنها خواسته شده است تا در صورت احضار مجدد بلافاصله خود را معرفی نمایند.
از سوی دیگر ادارات اماکن نیروی انتظامی شروع به جمع آوری آمار و اطلاعات درباره اماکن صنفی متعلق به مسیحیان کرده اند. یکی از فرمانده ارشد اداره اماکن نیروی انتظامی تهران بزرگ در جلسه توجیهی برای نیروهای تحت امر خود گفته است: ما باید هوشیار باشیم و بدانیم که توزیع این همه انجیل در سطح کشور بدون همکاری صنوف و کسبه غیر ممکن است و ممکن است صاحبان صنوف مسیحی در این زمینه نقشی به عهده داشته باشند!
خبرها همچنین حکایت از تشدید اقدامات ضد مسیحی در استانداریهای کشور دارد. از استانداری تهران خبر می رسد که  حوزه معاونت امنیتی این استانداری در نامه ای محرمانه از اداره کل ارشاد اسلامی تهران درخواست کرده است که  کلیساهای حوزه پایتخت  را وادار نمایند تا  با صدور اطلاعیه های فرمایشی ، ضمن تسلیت ایام عاشورا ، از مسیحیان بخواهند  که به علت همزمانی ایام سوگورای شیعیان با ایام جشنهای تولد عیسی مسیح و سال نو مسیحی از برگزاری جشنها و آئینهای مربوط به کریسمس خودداری کنند.
در سالهای گذشته ادارات کل ارشاد اسلامی کلیساها را وادار می کردند تا در ایام عاشورا  بر روی پارچه هائی به عزاداداران شیعه تسلیت بگویند و با آنان اعلام همبستگی نمایند. این مسئله باعث ایجاد این توهم در برخی مداحان هتاک معروف شده بود که در مجالس خود اعلام کنند که مسیحیان ایران ارادت خاصی به امام سوم شیعیان یعنی حسین ابن علی دارند و به او نذر می کنند !
سال گذشته نیز در آذر ماه ابتدا تعدادی از نوکیشان مسیحی فعال در کلیساهای خانگی سراسر کشور برای بازجوئی به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی احضار شدند، سپس از اوایل دی ماه بازداشت گسترده بیش از 100 نفر از آنها در شهرهای مختلف ظرف چند روز و همزمان انجام شد. از این گروه عده زیادی چند هفته یا چند ماه بعد آزاد شدند و هنوز چند نفر آنها بدون تعئین تکلیف در زندان به سر می برند.
مرتضی تمدن استاندار تهران در ژانویه گذشته رسما اعلام کرد که نیروهای امنیتی تعداد بیشتری از مسیحیان تبشیری را بازداشت خواهند کرد و فشار بیشتری بر آنان وارد خواهند نمود .این استاندار نزدیک به محمود احمدی نژاد امسال خود در یک پرونده اختلاس مالی متهم ردیف اول است و به خاطر درگیری های درون گروهی با سایر بخشهای نظام اسلامی امسال هنوز در این مورد اظهار نظری نکرده است. اما حیدر مصلحی وزیر اطلاعات منصوب رهبر جمهوری اسلامی ( بر خلاف قوانین کشور که اختیار عزل و نصب وزرا با رئیس جمهور است ) ، همچنان به سخنان تهدید آمیز و تحریک کننده علیه کلیساهای خانگی ادامه می دهد.
حیدر مصلحی وزیر اطلاعات جنجالی جمهوری اسلامی به تازگی اعلام کرده است که آن وزارتخانه تحت امر مستقیم ولی فقیه طرحهائی برای شناسائی و جلوگیری از گسترش کلیساهای خانگی در مناطق مختلف کشور در دست اجرا دارد.

بازداشت دوباره یک دانشجوی نوکیش مسیحی در مشهد


آیا  احسان بهروز دانشجوی نوکیش مسیحی ساکن مشهد که از اواسط  آبان ماه ناپدید گردیده ، با وجود سپردن وثیقه هشتاد میلیون تومانی برای آزادی موقت در سال گذشته ،  دوباره توسط ماموران امنیتی بازداشت شده است؟
به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از منابع مسیحی مشهد ، اکنون نزدیک بیش از یک ماه است که دوستان و نزدیکان "احسان بهروز" دانشجوی نوکیش مسیحی ساکن مشهد از او هیچ اطلاعی ندارند.
یکی از دوستان احسان گفته است " در صفحه فیس بوک احسان پس از چند روز که از او خبری نبود ناگهان فعالیتهائی دیده  شد که به نظر می رسید او حضور دارد. وقتی برای او پیام گذاشتم، شخصی به من جواب داد و گفت من احسان نیستم و از دوستانش هستم. احسان از من خواسته است که پیامهایش را کنترل کنم ! همان شخص که کنترل صفحه فیس بوک احسان را در اختیار داشت گفت  که او دوباره به دادگاه احضار و بازداشت شده است."
این عده که ابتدا تعداد آنان 15 نفر ذکر شده بود ولی بعدا منابع آگاه تعداد آنان را 11 نفر ذکر کردند همگی به بازداشتگاه اداره اطلاعات  واقع در بلوار وكیل آباد مشهد منتقل شدند. در آنجا 8 نفر پس ازحدود یک هفته  بازجوئی با اخذ تعهد آزاد شدند. اما احسان بهروز به همراه یک زوج مسیحی چون حاضر نشدند  فرمهای تعهد را امضا کنند در همان محل در بازداشت باقی ماندند.
در تعهد نامه ها از آنان خواسته شده بودکه ضمن رد اعتقادات دینی خود و انكار ایمان مسیحی ، از شركت در هرگونه مراسم آئینی مسیحی و  شركت در جلسات كلیسائی در صورت آزاد شدن خودداری كنند . در میان این ۳ تن از بازداشت شدگان " احسان بهروز" به این دلیل كه  نامش در شناسنامه  با عنوان " سید " درج شده است تحت فشار بیشتری قرار گرفت . آن زمان  گزارش شد كه مسئولان قضایی به خانواده او گفته اند  اگر او ایمان مسیحی خود را انكار نكند به احتمال زیاد با حكم "ارتداد "روبرو خواهد شد .
برای احسان در شعبه ۹۰۱ دادگاه انقلاب مشهد واقع در خیابان كوهسنگی تشكیل پرونده شد و هفته های متمادی او را در بازداشتگاه اطلاعات مشهد نگه داشتند تا بالاخره پس از گذشت 3 ماه شعبه رسیدگی کننده به پرونده او در دادگاه انقلاب مشهد قرار بازداشت او را به قرار وثیقه 80 میلیون تومانی تبدیل کرد.پس از تامین وثیقه  او را بطور موقت تا زمان رسیدگی به پرونده اش آزاد کردند.
این آزادشدن ظاهری تا اواسط   آبان ماه ادامه داشت. در این مدت احسان بهروز از لحاظ روحی به شدت تحت فشار بود و احساس می کرد عده ای دائم مراقب او هستند. او علی رغم همه فشارهای موجود به هیچ وجه حاضر به ترک کشور نمی شد.
اکنون حدود 5 هفته است که هیچکدام از دوستان و نزدیکان احسان او را ندیده اند و نتوانسته اند با او تماسی بگیرند. خانواده او در پاسخ سوال دوستان احسان بطور سربسته می گویند که در مسافرت است. به نظر می رسد آنها از افشای بازداشت مجدد فرزندشان نهی شده اند.
باوجود همه شک و تردیدها  بر اساس   اطلاعات موثق   نزدیکان احسان مطمئن شده اند که او بار دیگر بدون دلیل بازداشت شده است و هیچ خبری از علت دستگیری ، نحوه دستگیری ، اتهامات وارده به او و وضعیت فعلی پرونده اش در دست نیست.
دوستان احسان از این نکته بسیار تعجب زده و نگران هستند که به گفته آنها او در مدت بیش از یک سالی که از آزادی موقتش می گذشت مانند قبل و حتی بیش از گذشته خود را درگیر هیچ فعالیتی نمی کرد. آنها می گویند که احسان  همیشه یک ایماندارمسیحی ساده است و بخصوص پس از آزادی موقت خود تلاش داشته است که در هیچ فعالیتی شرکت نکند که بتواند بهانه ای به دست ماموران اطلاعات یا دادگاه انقلاب بدهد. او به دوستان خود گفته بود که خانواده اش با زحمت بسیار زیاد وثیقه 80 میلیونی مورد درخواست دادگاه انقلاب مشهد را فراهم کرده اند و او از این جهت در قبال خانواده اش احساس مسئولیت می کند.
بازداشت مجدد احسان بهروز ایماندار نوکیش مسیحی  که در بار اول با اتهام ارتداد روبرو شده بود موجی از نگرانی را در مسیحیان ساکن مشهد سبب شده است. زندان مشهد و دادگاه انقلاب آن شهر به خاطر اجرای احکام اعدام بی سر وصدا و بدون طی مراحل قانونی زیر ذره بین فعالان حقوق بشر و جامعه جهانی قرار دارند.
یاد آور می شود در شهرهای مختلف کشور ، همزمان با نزدیک شدن ایام کریسمس و جشنهای تولد عیسی مسیح  ، نیروهای اطلاعات و امنیت  به تحرکات همیشگی خود  علیه مسیحیان ایران شدت بخشیده اند. گزارشات نشان می دهد نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی  بطور پی در پی به احضار و بازجوئی نوکیشان مسیحی به مراکز امنیتی مبادرت می نمایند.  در ایران هرسال با نزدیک شدن ایام تولد عیسی مسیح (کریسمس) و جشنهای آغاز سال نو مسیحی (ژانویه) ، نهادهای امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی فشارها را بر مسیحیان افزایش می دهند.

۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

محکومیت قطعی پنج شهروند مسیحی به ۵ سال حبس

دادگاه انقلاب پنج تن از مسیحیان ساکن شیراز به نام‌های پرویز خلج، بهروز صادق خانجانی، محمد بلیاد، نازلی مکاریان و مهدی فروتن را جمعاً به تحمل پنج سال حبس قطعی محکوم کرده است. 
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پرویز خلج، بهروز صادق خانجانی، محمد بلیاد و نازلی مکاریان که از سوی دادگاه انقلاب محکومیت قطعی دریافت کرده بودند، از سوی اجرای احکام دادگاه انقلاب احضار شدند. 
گفتنی ست که مهدی فروتن از دو ماه پیش تاکنون در زندان پیربنو شیراز در بند معتادین به مواد مخدر محبوس است.
این شهروندان مسیحی هرکدام به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم‌اند. 
از سوی دیگر ماموران امنیتی برای وثیقه گذاران این افراد مهلت ۲۰ روزه‌ای تعیین کردند که در صورت عدم معرفی آن‌ها در مهلت مقرر وثیقه‌ها را مصادره نمایند.

۱۳۹۰ آذر ۲۱, دوشنبه

کلینتون خواستار آزادی بدون قیدوشرط یوسف ندرخانی شد

 هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط یوسف ندرخانی، کشیش ایرانی شد. درهمین حال نامه‌ای با امضای ۲۰۰ هزار شهروند آمریکایی در حمایت از کشیش ندرخانی به دولت آمریکا ارسال شده است.

خانم کلینتون گفت: «ما از تمامی دولت‌ها می‌خواهیم تمامی زندانیانی که به خاطر عقیده و اندیشه خود به زندان افتاده‌اند، از جمله کشیش یوسف ندرخانی را فوری و بدون قید و شرط آزاد کنند.»

اظهارات خانم کلینتون مقارن با روز جهانی حقوق بشر ایراد شد. سخنان هیلاری کلینتون درباره این کشیش ایرانی پس از آن بود که بیش از ۲۰۰ هزار شهروند آمریکایی بیانیه مرکز آمریکایی قانون و عدالت را امضا کرده و در آن خواستار اقدام دولت آمریکا برای نجات کشیش یوسف ندرخانی شده‌اند.

یوسف ندرخانی ۳۳ ساله که در سن ۱۹ سالگی به مسیحیت گراییده است، دو سال پیش به همراه همسرش در شهر رشت بازداشت شد و دادگاه بدوی در ۲۳ خردادماه آقای ندرخانی را به «ترک دین» و «دعوت سایر مسلمانان به مسیحیت»، «ایجاد یک کلیسای مخفی در خانه خود» و «ابراز مخالفت آشکار با اسلام» متهم کرد.

در متن حکم بدوی یوسف ندرخانی با تأکید بر «ارتداد» وی ذکر شده است که دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهم، با توجه به «مسئله هشت از تحریرالوسیله» آیت‌الله خمینی و «فتاوی» اعلام شده از سوی مراجع تقلید، «متهم را به مجازات اعدام به طریق حلق‌آویز» محکوم کرده است.

عباس سلمان پور، وکیل آقای ندرخانی پیشتر در گفت وگو با رادیو فردا گفته بود حکم اعدام برای این کشیش پروتستان، نقض شده است.

وکیل آقای ندرخانی گفته بود: «حکم اعدام نقض شده و رسیدگی مجدد هم در شعبه صادرکننده حکم قبلی انجام شده و الان در انتظار صدور حکم جدید هستیم.»

مرکز آمریکایی قانون و عدالت، در بیانیه‌ای از موضع خانم کلینتون تقدیر کرده وگفته است: «ما ضمن تقدیر از سخنان وزیر خارجه آمریکا در حمایت از آزادی کشیش یوسف ندرخانی، کماکان از سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی و سران کشورهای مسلمان می‌خواهیم این نقض جدی حقوق بشر دست به کار شوند و برای آزادی کشیش ندرخانی فشار بیاورند.»

این بیانیه می‌افزاید: «پیش بینی ما این است که نظر آیت الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در مورد این پرونده قرار است در ماه جاری اعلام شود و ما به تلاش‌های خود و همکاری با وزارت خارجه آمریکا برای نجات یوسف ندرخانی ادامه خواهیم داد.»

دیوان عالی كشور هم پیشتر در اطلاعیه‌ای اعلام كرده پرونده اتهامی «یوسف ندرخانی» کشیش مسیحی به دلیل «نقص تحقیقاتی» در این دیوان نقض شده و تاكنون نظر نهایی درباره آن داده نشده است. محمد علی دادخواه، دیگر وکیل آقای ندرخانی هم به رادیو فردا گفته بود این پرونده برای کسب نظر، به آیت الله علی خامنه ای ارجاع شده است.

۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه

حمله به زوج مسیحی زندانی پس از آزادی آنها از زندان همدان


این زوج مسیحی در شهریور سال گذشته دستگیر شدند و پس از هشت ماه دراردیبهشت امسال  به دنبال دادگاهی چندساعته بی گناهیشان اثبات گردید. اما بعد از آزادی موردحمله قرار گرفتند وبه دلیل ترس کشوررا ترک کردند.

به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان ، آرش کرماجانی 29 ساله و آرزو تیموری 26 ساله  ، یکی از دو زوج مسیحی بازداشت شده در ماجرای شهریورماه 1389 همدان ، به علت تهدیدات صورت گرفته  توسط عوامل ناشناس ، برای جان خود احساس خطر نمودند و مجبور به ترک ایران شدند.
این زن و شوهر مسیحی در 13 شهریورماه 1389 وقتی در خانه واهیک آبراهامیان و سونیا در همدان مهمان بودند، با یورش ماموران امنیتی لباس شخصی مواجه و دستگیر شدند. پس از بازداشت ماموران اطلاعات  آنها را به مرکز 113 اطلاعات همدان منتقل می کنند و بعد با چشمان بسته به محل نامشخص دیگری می برند. ماموران به آنها گفته بودند که آنجا زندان مرکزی اداره اطلاعات همدان است.
در محل این زندان ناشناس آنها جدا از هم نگهداری می شوند. آرزو تیموری  به مدت 11 روز و آرش کرماجانی هم به مدت 43 روز در زندان انفرادی محبوس می گردند. بعد از این مدت آنها به زندان عمومی همدان منتقل شدند.
انفرادی و عمومی
آرزو تیموری به خبرنگار اف سی ان ان که با این زوج پس از خروجشان از ایران ملاقات و مصاحبه کرده است ، درباره علت انتقال زودتر او از زندان انفرادی به زندان عمومی همدان گفت : ما در هنگام یورش ماموران در منزل دوستان خود برادر واهیک و خواهر سونیا مهمان بودیم. پیش از هجوم ماموران مشغول تماشای یک فیلم سینمائی شدیم. در هنگام یورش ناگهانی ماموران به داخل منزل من به شدت شوکه شدم و ترسیدم. این شوک عصبی باعث شد تا خون ریزی پیدا کنم. در اثر این خونریزی و اعتصاب غذائی که در همان روزهای اول شروع کردم فشار خونم به شدت پائین افتاد و حالم بسیار بد شد. از این رو ماموران ناچار شدند من را به بیمارستان منتقل کنند. البته در بیمارستان شهر همدان با اسم مستعار من را بستری کردندو از من خواستند با هیچکس صحبت نکنم. پس از اینکه حالم کمی بهتر شد من را به بازداشتگاه مخفی خود برگرداندند و بلافاصله از آنجا به بند زنان زندان عمومی همدان منتقل کردند.
آرزو در جواب سوال خبرنگار اف سی ان ان درباره بدرفتاری در زندان انفرادی با او گفت : قرار دادن یک زن در زندان انفرادی خود به تنهائی شکنجه بزرگی محسوب می شود. آنها من را کتک نزدند و آزار جسمی ندادند. ولی تا جائی که از دستشان بر می آمد من را شکنجه روحی می دادند. آنها سعی می کردند من را مسخره و تحقیر کنند. بطور مثال وقتی از ایمان مسیحی خود صحبت می کردم ، ادای من را در می آوردند و به من می خندیدند. آنها از زندگی آسیب دیده و سوابق من اطلاع داشتند و با مطرح کردن آنها مرتب آنها را به یاد من می آوردند تا من را خرد کنند. اما من یادگرفته بودم که یادآوری گناهان گذشته به انسانی که ایمان آورده از مهمترین سلاحهای شیطان برای نا امیدن کردن مومن است . بنا براین این سلاح آنها در من موثر نبود و خدائی که گناهان من را بخشیده بود ، عیسی مسیحی که آن گناهان من را به گردن گرفته در کنارم حاضر و زنده ایستاده بودند و بر باطل بودن نظر آنها گواهی می دادند.
وقتی خبرنگار اف سی ان ان از آرزو پرسید که آیا نمی ترسیدی ؟ او جواب داد که آنها بسیار تلاش داشتند تا من را بترسانند و من می دانستم که مسئله بسیار جدی است و جانم را در خطر می دیدم و طبیعی بود که می ترسیدم. اما احساس حضور عیسی مسیح در قلبم و مشاهده کار خداوند باعث شده بود که مطمئن باشم و ترس نتواند بطور کامل بر من غالب شود.
بیم و امید
آرش کرماجانی درباره دوران بازداشت موقت و زندان خود در همدان به خبرنگار اف سی ان ان گفت: در روزهای اول من بسیار نگران وضعیت آرزو بودم و مرتب برای او دعا می کردم و از خدا درخواست می کردم نگذارد برای او اتفاق بدی بیفتد. اما در همان روزهائی که دعا می کردم حرکتهای عجیب و شگفت آوری از خدا دیدم که باعث شد تا  فروتن شوم وهمسرم  آرزو را به عیسی مسیح بسپارم. من آنجا متوجه شدم که خداوند قدرتش از آنچه من فکر می کردم عظیم تر است. بعد از آن خیالم راحت بود و کاملا آشکار دست خدا را در کار می دیدم.
آرش درباره رفتار ماموران با خودش در طول بازداشت گفت : آنها مرتب سعی می کردند من را تحت فشار روحی بگیرند و می خواستند اثبات کنند که من با بیگانگان علیه امنیت کشورم همکاری کرده ام. آنها ایمان مسیحی من را زیر سوال می بردند و آن را چیزی بچه گانه و از سر هوا و هوس می دانستند. راستش را بخواهید آنجا در زندان همدان یک جنگ تمام عیار در جریان بود. ماموران اطلاعات و بازجوها و نگهبانان در این جنگ هیچ کاره بودند. من مرتب برای آنها دعا می کردم. آنها بدبخت  و اسیر دست شیطان شده بودند.شیطان در آنجا بطور آشکار با خدا در جنگ بود. من به دل دشمن می زدم و با سلاح موثر کتاب مقدس به جنگ شیطان می رفتم. کارها و رفتارهای ماموران بسیار بچه گانه و کلیشه ای بود. دلم به حال آنها می سوخت و از خداوند می خواستم که قلب آنها را لمس کند. اما شیطان بسیار شریر و مکار بود و مرتب به طرق مختلف تا آنجا که از دستش بر می آمد تلاش می کرد تا شکست و نا امیدی را بر من چیره کند.
آرش درباره علت آزادی خود و همسرش  به شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان گفت : واقعیت این است که آنها از ما هیچ مدرکی نداشتند و ما اصلا کاری نکرده بودیم که آنها بتوانند بابت آن ما را مجازات کنند. خودشان هم این مسئله را به خوبی می دانستند. ما بعدها در زندان شنیدیم که در یک برنامه تلویزیونی آنها ما را دزدان عقیده و اعضای گروهی صهیونیستی مخالف نظام خوانده اند. اینها ادعاهائی بود که اصلا به ما نمی چسبید. من و همسرم هردو از آسیب دیده های اجتماعی بودیم که با معجزه عیسی مسیح و لمس مستقیم خداوند زندگیمان عوض شده بود. به همین دلیل برای شکرگذاری بخشش خداوند فقط ماجرای تجربه شخصی خود با عیسی مسیح را برای همه به خصوص دیگر آسیب دیده های اجتماعی بازگو می کردیم. من فکر می کنم آنها بعد از حدود 8 ماه تلاش فهمیدند که در مورد ما اشتباه می کنند و ما فقط ایمانداران ساده مسیحی هستیم .
تهدید و فرار
آرش کرماجانی درباره نحوه آزادیشان و تهدیدی که بلافاصله بعد از آن با آن روبروشدند به اف سی ان ان گفت:
در روز 8 اردیبهشت بدون خبر قبلی به ما اطلاع دادند که آزادیم و می توانیم برویم. آنها به خانواده های ما اطلاع نداده بودند و هیچکدام از ماجرا خبری نداشت. وقتی که ما بیرون آمدیم به علت دورافتاده بودن محل زندان همدان که بیشتر به یک تبعیدگاه شباهت داشت تا زندان ، مجبور شدیم فاصله زیادی را پرای یافتن یک ماشین کرایه ای از زندان دور شویم. بالاخره به مکانی رسیدیم که می توانستیم یک ماشین به مقصد تهران کرایه کنیم. خانم سونیا کشیش آوانسیان نیز با ما بود. او می خواست نزد خانواده اش به تهران برود. وقتی حدود 2 کیلومتر از همدان خارج شده بودیم و به سمت تهران حرکت می کردیم ناگهان 3موتور سیکلت که هرکدام دو سرنشین داشت به ماشین ما بسیار نزدیک شدند و پاره آجرهائی را به شدت به شیشه ماشین کوبیدند و متواری گردیدند. ما خیلی ترسیدیم و تا به تهران برسیم  احساس نا امنی می کردیم.
آرش همچنین درباره علت خروجشان از کشور توضیح داد: راستش را بخواهید بعد از آزادی ما خیلی  احساس نا امنی می کردیم و هرلحظه انتظار حمله ای از سوی متعصبان اسلامی تحریک شده توسط عوامل حکومتی را داشتیم و کاملا همه راهها برای کار و فعالیت بر روی ما بسته شده بود . مرتب این احساس را داشتیم که تحت نظر هستیم. از این رو تصمیم گرفتیم هرچه سریعتر ایران را ترک کنیم و خودمان را به نقطه امنی برسانیم.
آرزو تیموری و آرش کرماجانی اکنون به طور موقت در یکی از کشورهای همسایه ایران پناه گرفته اند و منتظر طی مراحل قانونی خود برای اسکان دائم هستند. آنها می گویند دلشان می خواهد شرایط مناسبی فراهم شود که به ایران برگردند و اگر مجبور شوند به کشور دیگری بروند امیدوارند خداوند آنها را به جائی بفرستد که بتوانند عیسی مسیح و مردم را خدمت نمایند.
شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان با این زن و شوهر مسیحی مصاحبه مفصلی به طور جداگانه  انجام داده است. این مصاحبه ها که حاوی شهادت بسیار شنیدنی زندگی آنها می باشد به زودی در اف سی ان ان منتشر خواهد شد.

۱۳۹۰ آبان ۱۴, شنبه

باشگاه خبرنگاران جمهوری اسلامی و گله از تبلیغ مسیحیت در بین ایرانیان مالزی با حمایت دولت آن کشور


باشگاه خبرنگاران ادعا کرد: كشور به اصطلاح اسلامي مالزي با تقديم دهها نشريه و شبكه كابلي، امكان تبليغ مسيحيت  را فراهم كرده است و محل خطرناکی برای به دام افتادن تعداد زيادي از جوانان بي پناه ايراني فراهم نموده.

به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان باشگاه خبرنگاران جمهوری اسلامی چندی قبل ادعا کرد که  فعالیت مسیونرهای مسیحی هم در کشور به اصطلاح اسلامی مالزی قابل توجه است. موسسات مسیونری و تبلیغی مسیحی وابسته به دولت‌های استکباری در برنامه های توسعه طلبانه سرویس های اطلاعاتی به منظور نفوذ و رسوخ در جوامع اسلامی برنامه ریزی مفصلی به عنوان یک استراتژی مکمل برای سیطره برجوامع غیر مسیحی را به اجرا درآورده اند.
بنا بر گزارش این باشگاه جذب مسلمانان در قالب تطمیع یا اجبار مدتهاست که وجه رایج این جریان هدفمند است بر همین اساس استراتژی جذب مسلمانان و بخصوص ایرانی ها به آئین مسیحیت در داخل جوامع هدف تعقیب می شود . در همین رابطه اخبار متواتری هم از تحت فشار قرار دادن پناهندگان و مدد جویان مسلمان و بخصوص ایرانی ها در کشورهای غربی در دست است که با فضاسازی و در تنگنا قرار دادن مسلمان ها آنها را وادار به قبول آئین مسیحیت می کنند و در نهایت با آموزشهایی از این افراد علیه کشور هایشان در عرصه های مختلف بهره برداری می کنند .
سپس گزارشگر باشگاه نوشت :گفتنی است متاسفانه سالهاست که این جریانات مرموز که تحت حمایتهای مالی و سیاسی موسسات بین المللی و سفارتخانه های خاصی می باشند ، فعالیت های تبلیغی خود را آغاز و گسترش داده اند و توانسته اند در بعضی از قشرها نیز تاثیرات محسوسی داشته باشند و مسیحیت را همچون کالایی به مخاطبین عرضه نمایند . خطر اسلام زدایی و پشیمان سازی و غبطه به تمدنهای دروغین و زادی های ... و ی بندوباریهای دنیای مسیحیت، مدتها است که در جوامع اسلامی رسوخ پیدا کرده است ، و ین مهم را با کمی دقت در روش ومنش زندگی وطرز فکر بعضی خانواده های (داخلی ، خارجی ) بخوبی می توان دریافت .

گزارشگر مذکور همچنین کشف کرده است که : در همین حال برای پیشبرد چنین راهبردی بهره برداری از دانشجویان و توریستهای ایرانی در مالزي در دستور کار مسیونرها قرار گرفته، که با تبلیغات گسترده، تورهای ایرانی را به روش‌های مختلف به سمت خود جذب کرده و به بهانه آشنایی با ادیان یا مکان های مذهبی به تدریج و به صورت نرم، افراد هدف را مورد شناسایی قرار داده و رغبت آنها برای خروج از اسلام را ارزیابی و سپس شخص هدف را آماده پذیرش مسیحیت می کنند. همين مبلغين مسيحيت با برخي شركتها و دفاتر توريستي در مالزي نيز ارتباط برقرار كرده و از اين طريق محمل نفوذ اين مسيونرها در ميان توريستهاي ايراني و مسلمان نيز فراهم شده و حتي كشور به اصطلاح اسلامي مالزي پاي خود را از اين نيز فراتر گذاشته و با تقديم دهها نشريه و شبكه كابلي، امكان تبليغ مسيحيت و مامن بسيار خطرناكي براي منحرف كردن تعداد زيادي از جوانان بي پناه ايراني فراهم كرده است.از سوی دیگر لانه کردن برخی از فتنه گران که ظاهرا مورد حمایت مقامات کشور مالزی قرار دارند، در این کشور هم اکنون زمینه مساعدی برای فعالیت مسیونرها فراهم آورده است تا عوامل آنها به بهانه همراهی با این گروهک ورشکسته سیاسی به تبلیغات برای رسیدن به اهداف شوم خود بپردازند.
این گزارش با یک ابراز نگرانی شدید پایان گرفت ؛ در اين ميان آنچه بيش از همه براي خانواده هاي ايراني قابل تامل است، اينكه دانشجويان و اتباع ايراني براي ادامه تحصيل در يك كشور به اصطلاح اسلامي عازم مالزي مي شوند، اما از يك سو با خطر فعاليت گروهك هاي ضدانقلاب، از يك سو با مراكز متعدد فساد و كاباره ها و از يك سو با مسيونرهاي مسيحي مواجه مي شوند

۱۳۹۰ آبان ۱۳, جمعه

جزئیات تازه از جنایت فرهنگی تخریب ساختمان کلیسای آندریاس مقدس کرمان


ستاد اجرائیات کرمان با پیشنهاد فروش یا تعمیر ساختمان کلیسا مخالفت کرد و اعلام داشت که مطابق دستور العملهای محرمانه صدور مجوز ساخت یا تعمیرات برای کلیساها از سوی شهرداری ممنوع است!


در اواخر مرداد ماه در خبرها خواندیم ودر عکسها دیدیم که ساختمان یک کلیسای قدیمی در کرمان با وجود ثبت رسمی در فهرست آثار ملی کشور با حمایت برخی جریانهای خاص در کرمان تخریب و به تلی از خاک تبدیل شد.
در پی اعلام این خبر و انعکاس وسیع آن در رسانه های ایران و جهان ، یکی از مسئولین شهرداری کرمان گفت : این ملک توسط مالک آن تغییر کاربری گرفته است و با توجه به موقعیت تجاری بسیار مرغوب آن در خیابان اصلی شهر یعنی خیابان شریعتی (جنب بیمارستان ارجمند) به یک پاساژتبدیل خواهد شد.
این خبر نه تنها خشم و انزجار جامعه مسیحی ایران بلکه تمام دوستداران فرهنگ و تاریخ و حامیان آثار فرهنگی کشور را برانگیخت. با گذشت نزدیک سه هفته همچنان واکنش به این جنایت ضدفرهنگی ابعاد بیشتری پیدا می کند. به همین منظور شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان تلاش کرد تا بتواند سرنخهائی از این ماجرا به دست آوردو با استفاده از منابع محلی جزئیات این اقدام ناپسند و ضد ملی را برای هموطنان آشکارتر نماید.
سابقه تاریخی
نخستین مسیونری مسیحی که یک گروه انگلیسی بود در سال 1896 میلادی از راه هند  وارد مناطق جنوب و جنوب شرقی ایران شد. این گروه حوزه فعالیت خود را در استانهای کرمان ، بلوچستان و هرمزگان قرار دادند. آنها به اقدامات عمرانی در این مناطق که عمدتا نقاط محرومی بودند دست زدند. از جمله در کرمان بیمارستان و مراکز درمانی بزرگی ساختند که حتی تا امروز این بیمارستان و مراکز درمانی به نام "بیمارستان مرسلین" مشغول به کار هستند.
سرپرستی این گروه را یک پزشک انگلیسی به نام "دکتردادسن" به عهده داشت که از مسیحیان با ایمان بود. او علاوه بر شغل طبابت یک مبلغ پرتلاش مسیحی نیز بود. مطابق اسناد تاریخی او در رابطه با كودكانی كه در قالی‌بافخانه‌های كرمان مورد استثمار قرار می‌گیرند به اداره ( بی‌ته ) ‌انجمن بین‌الملل كار، گزارش داده و یاد آورشده است كه بعضی از این اطفال بی‌گناه از همان طفولیت افلیج شده و عمرشان كم و زود تلف می‌شوند. دكتر دادسن پیوسته برای نجات این بیچارگان استمداد و كمك می‌طلبید.
عملکرد بسیار خوب این پزشک مسیحی و همراهانش در خدمت به مردم کرمان باعث شد تا کم کم تعداد مسیحیان بیشتری بتوانند برای تبلیغ به آنجا بیایند. در ابتدا دکتر دادسن و همراهانش در یکی از اتاقهای ساختمان بیمارستان خود خدا را عبادت و نیایش می کردند. اما با افزایش تعداد  مسیحیان تصمیم گرفتند زمینی را در حاشیه شهر به منظور بنای یک کلیسا بخرند.
آنها در سالهای دهه بیست شمسی زمانی که هنوز جنگ جهانی در جریان بود زمینی دارای چاه و تلمبه آب را با مساحت تقریبی یک هکتار خریدند و کلیسای "آندریاس مقدس" و "باغ مسیحیان"  را در آن بنا نمودند. ساختمان این کلیسا به وسیله معمار مشهور کرمانی "علی محمد معمار" ساخته شد. زیبائی این بنا و باغ اطراف آن از همان ابتدا حسادتهائی را در برخی از آخوندهای محلی برانگیخت. بعدها با گسترش شهر کرمان باغ مسیحیان در داخل محدوده شهر قرار گرفت.
ارزش هنری
از سازنده خواسته شد تا ضمن تلاش در زیبائی بنا سادگیش را نیز حفظ کند. معمارباشی کرمانی نیز تلاش کرد تا تمام هنر خود را به کار ببرد. از جمله شاهکارهای این بنا یکی میتوان به کاشیکاریهای نمای ورودی با طرح صلیب و نقوش ایرانی اشاره کرد و دیگر از آجرکاریهای نقش دار در نماهای داخلی سقف گفت.
دو ویژگی دیگر بسیار بارز هنری در این بنا عبارت بودند از پنجره های مشبک چوبی دارای شیشه های رنگی و دیگری قابهای شیشه ای نقاشی شده به فن "ویترای ونیز" حاوی تصاویر عیسی مسیح و حواریون. در مورد پنجره های مشبک چوبی که دارای گره های چوبی کم نظیر هستند اعتقاد کارشناسان معماری بر این بود که آنها را از محل دیگری به آنجا آورده اند. نظیر این پنجره ها فقط در مجموعه کاخ خورشید در کلات نادری دیده شده است.
                                              
پس از انقلاب اسلامی

این کلیسا در سال 1950 میلادی یک بار مورد تعمیر قرار میگیرد. تا مدت کمی بعد از وقوع انقلاب اسلامی نیز همچنان زیر نظر "انجمن ارامنه اصفهان" به فعالیت خود ادامه می دهد. اما چند ماه بعد به حکم دادگاه انقلاب اسلامی کرمان بدون هیچ دلیل خاصی این مکان مصادره می شود و ایمانداران مسیحی از ورود به آن منع می گردند.
از سوی دادگاه این بنا در اختیار نهادهای انقلاب اسلامی کرمان قرار گرفت و آنها نیز آن را به اشخاص مختلف برای استفاده های متفاوت اجاره می دادند. از جمله مدتی برای کشاورزی و یا حتی پرورش و فروش گل و این اواخر به عنوان دفتر یک تاکسی تلفنی.
یکی از افراد محلی به اف سی ان ان گفت : با وجود مرغوب بودن زمین و تلمبه و آب خوبی که باغ مسیحیان داشت ولی هرکس در این مکان کار و کاسبی راه انداخت از نظر اقتصادی موفق نبود!
در اوایل دهه هفتاد شمسی باغ و بنای کلیسا به "دادگاه ویژه روحانیت" کرمان سپرده شد. آنها نیز آن را در اختیار دادستان انقلاب وقت کرمان گذاشتند. او نیز که از اهالی یکی از روستاهای اطراف بود، گاو و گوسفند و احشام خود را به این مکان منتقل کرد. حتی مدتی از سالن کلیسا برای نگهداری گاو و گوسفندان خود استفاده می نمود.
این مسئله با اعتراضات زیادی روبرو شد و در اثر اعتراضات گسترده مردم فرهیخته در کرمان عاقبت در اسفند ماه سال 1388 میراث فرهنگی آن بنا را طی شماره 26246 در فهرست آثار ملی ثبت نمود. وقتی این عمل انجام شد کسانی که از ابتدا کمر به نابودی باغ و بنای کلیسا را داشتند به فکر انداخت تا آن را با خاک یکسان کنند.
عاقبت دردناک
بالاخره کلیسای آندریاس کرمان با نقشه قبلی بوسیله چندین لودر در ساعات نیمه شب 24 مردادماه 1390 مورد هجوم قرارگرفت و به تلی از خاک و چوب تبدیل گردید. این کلیسا در اختیار "ستاد اجرائیات کرمان" بود و توسط آنها خراب شد.
یکی از فعالان مسیحی ارمنی تبار اصفهان که نخواست نامش فاش شود به اف سی ان ان گفت : چند بار کلیساهای اصفهان به ستاد اجرائیات کرمان درخواست بازخرید کلیسا را دادند ولی آنها از این کار طفره میرفتند. حتی ستاداجرائیات به پیشنهاد ارامنه اصفهان برای تعمیر کلیسا ی آندریاس مقدس نیز توجهی نکرد و اعلام داشت که مطابق دستور العملهای محرمانه صدور مجوز ساخت یا تعمیرات برای کلیساها از سوی شهرداری ممنوع است!
جامعه مسیحیان ایران و دوستداران میراث فرهنگی کشور مسئولیت این حادثه را بطور مستقیم بر عهده استاندار کرمان ، مدیر کل میراث فرهنگی آن استان و دادستان انقلاب اسلامی کرمان می دانند.آنها خواهان برخورد شدید مسئولان با این افراد و توجه جامعه جهانی به این جنایت ضد فرهنگی شده اند.