۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه

حمله به زوج مسیحی زندانی پس از آزادی آنها از زندان همدان


این زوج مسیحی در شهریور سال گذشته دستگیر شدند و پس از هشت ماه دراردیبهشت امسال  به دنبال دادگاهی چندساعته بی گناهیشان اثبات گردید. اما بعد از آزادی موردحمله قرار گرفتند وبه دلیل ترس کشوررا ترک کردند.

به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان ، آرش کرماجانی 29 ساله و آرزو تیموری 26 ساله  ، یکی از دو زوج مسیحی بازداشت شده در ماجرای شهریورماه 1389 همدان ، به علت تهدیدات صورت گرفته  توسط عوامل ناشناس ، برای جان خود احساس خطر نمودند و مجبور به ترک ایران شدند.
این زن و شوهر مسیحی در 13 شهریورماه 1389 وقتی در خانه واهیک آبراهامیان و سونیا در همدان مهمان بودند، با یورش ماموران امنیتی لباس شخصی مواجه و دستگیر شدند. پس از بازداشت ماموران اطلاعات  آنها را به مرکز 113 اطلاعات همدان منتقل می کنند و بعد با چشمان بسته به محل نامشخص دیگری می برند. ماموران به آنها گفته بودند که آنجا زندان مرکزی اداره اطلاعات همدان است.
در محل این زندان ناشناس آنها جدا از هم نگهداری می شوند. آرزو تیموری  به مدت 11 روز و آرش کرماجانی هم به مدت 43 روز در زندان انفرادی محبوس می گردند. بعد از این مدت آنها به زندان عمومی همدان منتقل شدند.
انفرادی و عمومی
آرزو تیموری به خبرنگار اف سی ان ان که با این زوج پس از خروجشان از ایران ملاقات و مصاحبه کرده است ، درباره علت انتقال زودتر او از زندان انفرادی به زندان عمومی همدان گفت : ما در هنگام یورش ماموران در منزل دوستان خود برادر واهیک و خواهر سونیا مهمان بودیم. پیش از هجوم ماموران مشغول تماشای یک فیلم سینمائی شدیم. در هنگام یورش ناگهانی ماموران به داخل منزل من به شدت شوکه شدم و ترسیدم. این شوک عصبی باعث شد تا خون ریزی پیدا کنم. در اثر این خونریزی و اعتصاب غذائی که در همان روزهای اول شروع کردم فشار خونم به شدت پائین افتاد و حالم بسیار بد شد. از این رو ماموران ناچار شدند من را به بیمارستان منتقل کنند. البته در بیمارستان شهر همدان با اسم مستعار من را بستری کردندو از من خواستند با هیچکس صحبت نکنم. پس از اینکه حالم کمی بهتر شد من را به بازداشتگاه مخفی خود برگرداندند و بلافاصله از آنجا به بند زنان زندان عمومی همدان منتقل کردند.
آرزو در جواب سوال خبرنگار اف سی ان ان درباره بدرفتاری در زندان انفرادی با او گفت : قرار دادن یک زن در زندان انفرادی خود به تنهائی شکنجه بزرگی محسوب می شود. آنها من را کتک نزدند و آزار جسمی ندادند. ولی تا جائی که از دستشان بر می آمد من را شکنجه روحی می دادند. آنها سعی می کردند من را مسخره و تحقیر کنند. بطور مثال وقتی از ایمان مسیحی خود صحبت می کردم ، ادای من را در می آوردند و به من می خندیدند. آنها از زندگی آسیب دیده و سوابق من اطلاع داشتند و با مطرح کردن آنها مرتب آنها را به یاد من می آوردند تا من را خرد کنند. اما من یادگرفته بودم که یادآوری گناهان گذشته به انسانی که ایمان آورده از مهمترین سلاحهای شیطان برای نا امیدن کردن مومن است . بنا براین این سلاح آنها در من موثر نبود و خدائی که گناهان من را بخشیده بود ، عیسی مسیحی که آن گناهان من را به گردن گرفته در کنارم حاضر و زنده ایستاده بودند و بر باطل بودن نظر آنها گواهی می دادند.
وقتی خبرنگار اف سی ان ان از آرزو پرسید که آیا نمی ترسیدی ؟ او جواب داد که آنها بسیار تلاش داشتند تا من را بترسانند و من می دانستم که مسئله بسیار جدی است و جانم را در خطر می دیدم و طبیعی بود که می ترسیدم. اما احساس حضور عیسی مسیح در قلبم و مشاهده کار خداوند باعث شده بود که مطمئن باشم و ترس نتواند بطور کامل بر من غالب شود.
بیم و امید
آرش کرماجانی درباره دوران بازداشت موقت و زندان خود در همدان به خبرنگار اف سی ان ان گفت: در روزهای اول من بسیار نگران وضعیت آرزو بودم و مرتب برای او دعا می کردم و از خدا درخواست می کردم نگذارد برای او اتفاق بدی بیفتد. اما در همان روزهائی که دعا می کردم حرکتهای عجیب و شگفت آوری از خدا دیدم که باعث شد تا  فروتن شوم وهمسرم  آرزو را به عیسی مسیح بسپارم. من آنجا متوجه شدم که خداوند قدرتش از آنچه من فکر می کردم عظیم تر است. بعد از آن خیالم راحت بود و کاملا آشکار دست خدا را در کار می دیدم.
آرش درباره رفتار ماموران با خودش در طول بازداشت گفت : آنها مرتب سعی می کردند من را تحت فشار روحی بگیرند و می خواستند اثبات کنند که من با بیگانگان علیه امنیت کشورم همکاری کرده ام. آنها ایمان مسیحی من را زیر سوال می بردند و آن را چیزی بچه گانه و از سر هوا و هوس می دانستند. راستش را بخواهید آنجا در زندان همدان یک جنگ تمام عیار در جریان بود. ماموران اطلاعات و بازجوها و نگهبانان در این جنگ هیچ کاره بودند. من مرتب برای آنها دعا می کردم. آنها بدبخت  و اسیر دست شیطان شده بودند.شیطان در آنجا بطور آشکار با خدا در جنگ بود. من به دل دشمن می زدم و با سلاح موثر کتاب مقدس به جنگ شیطان می رفتم. کارها و رفتارهای ماموران بسیار بچه گانه و کلیشه ای بود. دلم به حال آنها می سوخت و از خداوند می خواستم که قلب آنها را لمس کند. اما شیطان بسیار شریر و مکار بود و مرتب به طرق مختلف تا آنجا که از دستش بر می آمد تلاش می کرد تا شکست و نا امیدی را بر من چیره کند.
آرش درباره علت آزادی خود و همسرش  به شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان گفت : واقعیت این است که آنها از ما هیچ مدرکی نداشتند و ما اصلا کاری نکرده بودیم که آنها بتوانند بابت آن ما را مجازات کنند. خودشان هم این مسئله را به خوبی می دانستند. ما بعدها در زندان شنیدیم که در یک برنامه تلویزیونی آنها ما را دزدان عقیده و اعضای گروهی صهیونیستی مخالف نظام خوانده اند. اینها ادعاهائی بود که اصلا به ما نمی چسبید. من و همسرم هردو از آسیب دیده های اجتماعی بودیم که با معجزه عیسی مسیح و لمس مستقیم خداوند زندگیمان عوض شده بود. به همین دلیل برای شکرگذاری بخشش خداوند فقط ماجرای تجربه شخصی خود با عیسی مسیح را برای همه به خصوص دیگر آسیب دیده های اجتماعی بازگو می کردیم. من فکر می کنم آنها بعد از حدود 8 ماه تلاش فهمیدند که در مورد ما اشتباه می کنند و ما فقط ایمانداران ساده مسیحی هستیم .
تهدید و فرار
آرش کرماجانی درباره نحوه آزادیشان و تهدیدی که بلافاصله بعد از آن با آن روبروشدند به اف سی ان ان گفت:
در روز 8 اردیبهشت بدون خبر قبلی به ما اطلاع دادند که آزادیم و می توانیم برویم. آنها به خانواده های ما اطلاع نداده بودند و هیچکدام از ماجرا خبری نداشت. وقتی که ما بیرون آمدیم به علت دورافتاده بودن محل زندان همدان که بیشتر به یک تبعیدگاه شباهت داشت تا زندان ، مجبور شدیم فاصله زیادی را پرای یافتن یک ماشین کرایه ای از زندان دور شویم. بالاخره به مکانی رسیدیم که می توانستیم یک ماشین به مقصد تهران کرایه کنیم. خانم سونیا کشیش آوانسیان نیز با ما بود. او می خواست نزد خانواده اش به تهران برود. وقتی حدود 2 کیلومتر از همدان خارج شده بودیم و به سمت تهران حرکت می کردیم ناگهان 3موتور سیکلت که هرکدام دو سرنشین داشت به ماشین ما بسیار نزدیک شدند و پاره آجرهائی را به شدت به شیشه ماشین کوبیدند و متواری گردیدند. ما خیلی ترسیدیم و تا به تهران برسیم  احساس نا امنی می کردیم.
آرش همچنین درباره علت خروجشان از کشور توضیح داد: راستش را بخواهید بعد از آزادی ما خیلی  احساس نا امنی می کردیم و هرلحظه انتظار حمله ای از سوی متعصبان اسلامی تحریک شده توسط عوامل حکومتی را داشتیم و کاملا همه راهها برای کار و فعالیت بر روی ما بسته شده بود . مرتب این احساس را داشتیم که تحت نظر هستیم. از این رو تصمیم گرفتیم هرچه سریعتر ایران را ترک کنیم و خودمان را به نقطه امنی برسانیم.
آرزو تیموری و آرش کرماجانی اکنون به طور موقت در یکی از کشورهای همسایه ایران پناه گرفته اند و منتظر طی مراحل قانونی خود برای اسکان دائم هستند. آنها می گویند دلشان می خواهد شرایط مناسبی فراهم شود که به ایران برگردند و اگر مجبور شوند به کشور دیگری بروند امیدوارند خداوند آنها را به جائی بفرستد که بتوانند عیسی مسیح و مردم را خدمت نمایند.
شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان با این زن و شوهر مسیحی مصاحبه مفصلی به طور جداگانه  انجام داده است. این مصاحبه ها که حاوی شهادت بسیار شنیدنی زندگی آنها می باشد به زودی در اف سی ان ان منتشر خواهد شد.

۱۳۹۰ آبان ۱۴, شنبه

باشگاه خبرنگاران جمهوری اسلامی و گله از تبلیغ مسیحیت در بین ایرانیان مالزی با حمایت دولت آن کشور


باشگاه خبرنگاران ادعا کرد: كشور به اصطلاح اسلامي مالزي با تقديم دهها نشريه و شبكه كابلي، امكان تبليغ مسيحيت  را فراهم كرده است و محل خطرناکی برای به دام افتادن تعداد زيادي از جوانان بي پناه ايراني فراهم نموده.

به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان باشگاه خبرنگاران جمهوری اسلامی چندی قبل ادعا کرد که  فعالیت مسیونرهای مسیحی هم در کشور به اصطلاح اسلامی مالزی قابل توجه است. موسسات مسیونری و تبلیغی مسیحی وابسته به دولت‌های استکباری در برنامه های توسعه طلبانه سرویس های اطلاعاتی به منظور نفوذ و رسوخ در جوامع اسلامی برنامه ریزی مفصلی به عنوان یک استراتژی مکمل برای سیطره برجوامع غیر مسیحی را به اجرا درآورده اند.
بنا بر گزارش این باشگاه جذب مسلمانان در قالب تطمیع یا اجبار مدتهاست که وجه رایج این جریان هدفمند است بر همین اساس استراتژی جذب مسلمانان و بخصوص ایرانی ها به آئین مسیحیت در داخل جوامع هدف تعقیب می شود . در همین رابطه اخبار متواتری هم از تحت فشار قرار دادن پناهندگان و مدد جویان مسلمان و بخصوص ایرانی ها در کشورهای غربی در دست است که با فضاسازی و در تنگنا قرار دادن مسلمان ها آنها را وادار به قبول آئین مسیحیت می کنند و در نهایت با آموزشهایی از این افراد علیه کشور هایشان در عرصه های مختلف بهره برداری می کنند .
سپس گزارشگر باشگاه نوشت :گفتنی است متاسفانه سالهاست که این جریانات مرموز که تحت حمایتهای مالی و سیاسی موسسات بین المللی و سفارتخانه های خاصی می باشند ، فعالیت های تبلیغی خود را آغاز و گسترش داده اند و توانسته اند در بعضی از قشرها نیز تاثیرات محسوسی داشته باشند و مسیحیت را همچون کالایی به مخاطبین عرضه نمایند . خطر اسلام زدایی و پشیمان سازی و غبطه به تمدنهای دروغین و زادی های ... و ی بندوباریهای دنیای مسیحیت، مدتها است که در جوامع اسلامی رسوخ پیدا کرده است ، و ین مهم را با کمی دقت در روش ومنش زندگی وطرز فکر بعضی خانواده های (داخلی ، خارجی ) بخوبی می توان دریافت .

گزارشگر مذکور همچنین کشف کرده است که : در همین حال برای پیشبرد چنین راهبردی بهره برداری از دانشجویان و توریستهای ایرانی در مالزي در دستور کار مسیونرها قرار گرفته، که با تبلیغات گسترده، تورهای ایرانی را به روش‌های مختلف به سمت خود جذب کرده و به بهانه آشنایی با ادیان یا مکان های مذهبی به تدریج و به صورت نرم، افراد هدف را مورد شناسایی قرار داده و رغبت آنها برای خروج از اسلام را ارزیابی و سپس شخص هدف را آماده پذیرش مسیحیت می کنند. همين مبلغين مسيحيت با برخي شركتها و دفاتر توريستي در مالزي نيز ارتباط برقرار كرده و از اين طريق محمل نفوذ اين مسيونرها در ميان توريستهاي ايراني و مسلمان نيز فراهم شده و حتي كشور به اصطلاح اسلامي مالزي پاي خود را از اين نيز فراتر گذاشته و با تقديم دهها نشريه و شبكه كابلي، امكان تبليغ مسيحيت و مامن بسيار خطرناكي براي منحرف كردن تعداد زيادي از جوانان بي پناه ايراني فراهم كرده است.از سوی دیگر لانه کردن برخی از فتنه گران که ظاهرا مورد حمایت مقامات کشور مالزی قرار دارند، در این کشور هم اکنون زمینه مساعدی برای فعالیت مسیونرها فراهم آورده است تا عوامل آنها به بهانه همراهی با این گروهک ورشکسته سیاسی به تبلیغات برای رسیدن به اهداف شوم خود بپردازند.
این گزارش با یک ابراز نگرانی شدید پایان گرفت ؛ در اين ميان آنچه بيش از همه براي خانواده هاي ايراني قابل تامل است، اينكه دانشجويان و اتباع ايراني براي ادامه تحصيل در يك كشور به اصطلاح اسلامي عازم مالزي مي شوند، اما از يك سو با خطر فعاليت گروهك هاي ضدانقلاب، از يك سو با مراكز متعدد فساد و كاباره ها و از يك سو با مسيونرهاي مسيحي مواجه مي شوند

۱۳۹۰ آبان ۱۳, جمعه

جزئیات تازه از جنایت فرهنگی تخریب ساختمان کلیسای آندریاس مقدس کرمان


ستاد اجرائیات کرمان با پیشنهاد فروش یا تعمیر ساختمان کلیسا مخالفت کرد و اعلام داشت که مطابق دستور العملهای محرمانه صدور مجوز ساخت یا تعمیرات برای کلیساها از سوی شهرداری ممنوع است!


در اواخر مرداد ماه در خبرها خواندیم ودر عکسها دیدیم که ساختمان یک کلیسای قدیمی در کرمان با وجود ثبت رسمی در فهرست آثار ملی کشور با حمایت برخی جریانهای خاص در کرمان تخریب و به تلی از خاک تبدیل شد.
در پی اعلام این خبر و انعکاس وسیع آن در رسانه های ایران و جهان ، یکی از مسئولین شهرداری کرمان گفت : این ملک توسط مالک آن تغییر کاربری گرفته است و با توجه به موقعیت تجاری بسیار مرغوب آن در خیابان اصلی شهر یعنی خیابان شریعتی (جنب بیمارستان ارجمند) به یک پاساژتبدیل خواهد شد.
این خبر نه تنها خشم و انزجار جامعه مسیحی ایران بلکه تمام دوستداران فرهنگ و تاریخ و حامیان آثار فرهنگی کشور را برانگیخت. با گذشت نزدیک سه هفته همچنان واکنش به این جنایت ضدفرهنگی ابعاد بیشتری پیدا می کند. به همین منظور شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان تلاش کرد تا بتواند سرنخهائی از این ماجرا به دست آوردو با استفاده از منابع محلی جزئیات این اقدام ناپسند و ضد ملی را برای هموطنان آشکارتر نماید.
سابقه تاریخی
نخستین مسیونری مسیحی که یک گروه انگلیسی بود در سال 1896 میلادی از راه هند  وارد مناطق جنوب و جنوب شرقی ایران شد. این گروه حوزه فعالیت خود را در استانهای کرمان ، بلوچستان و هرمزگان قرار دادند. آنها به اقدامات عمرانی در این مناطق که عمدتا نقاط محرومی بودند دست زدند. از جمله در کرمان بیمارستان و مراکز درمانی بزرگی ساختند که حتی تا امروز این بیمارستان و مراکز درمانی به نام "بیمارستان مرسلین" مشغول به کار هستند.
سرپرستی این گروه را یک پزشک انگلیسی به نام "دکتردادسن" به عهده داشت که از مسیحیان با ایمان بود. او علاوه بر شغل طبابت یک مبلغ پرتلاش مسیحی نیز بود. مطابق اسناد تاریخی او در رابطه با كودكانی كه در قالی‌بافخانه‌های كرمان مورد استثمار قرار می‌گیرند به اداره ( بی‌ته ) ‌انجمن بین‌الملل كار، گزارش داده و یاد آورشده است كه بعضی از این اطفال بی‌گناه از همان طفولیت افلیج شده و عمرشان كم و زود تلف می‌شوند. دكتر دادسن پیوسته برای نجات این بیچارگان استمداد و كمك می‌طلبید.
عملکرد بسیار خوب این پزشک مسیحی و همراهانش در خدمت به مردم کرمان باعث شد تا کم کم تعداد مسیحیان بیشتری بتوانند برای تبلیغ به آنجا بیایند. در ابتدا دکتر دادسن و همراهانش در یکی از اتاقهای ساختمان بیمارستان خود خدا را عبادت و نیایش می کردند. اما با افزایش تعداد  مسیحیان تصمیم گرفتند زمینی را در حاشیه شهر به منظور بنای یک کلیسا بخرند.
آنها در سالهای دهه بیست شمسی زمانی که هنوز جنگ جهانی در جریان بود زمینی دارای چاه و تلمبه آب را با مساحت تقریبی یک هکتار خریدند و کلیسای "آندریاس مقدس" و "باغ مسیحیان"  را در آن بنا نمودند. ساختمان این کلیسا به وسیله معمار مشهور کرمانی "علی محمد معمار" ساخته شد. زیبائی این بنا و باغ اطراف آن از همان ابتدا حسادتهائی را در برخی از آخوندهای محلی برانگیخت. بعدها با گسترش شهر کرمان باغ مسیحیان در داخل محدوده شهر قرار گرفت.
ارزش هنری
از سازنده خواسته شد تا ضمن تلاش در زیبائی بنا سادگیش را نیز حفظ کند. معمارباشی کرمانی نیز تلاش کرد تا تمام هنر خود را به کار ببرد. از جمله شاهکارهای این بنا یکی میتوان به کاشیکاریهای نمای ورودی با طرح صلیب و نقوش ایرانی اشاره کرد و دیگر از آجرکاریهای نقش دار در نماهای داخلی سقف گفت.
دو ویژگی دیگر بسیار بارز هنری در این بنا عبارت بودند از پنجره های مشبک چوبی دارای شیشه های رنگی و دیگری قابهای شیشه ای نقاشی شده به فن "ویترای ونیز" حاوی تصاویر عیسی مسیح و حواریون. در مورد پنجره های مشبک چوبی که دارای گره های چوبی کم نظیر هستند اعتقاد کارشناسان معماری بر این بود که آنها را از محل دیگری به آنجا آورده اند. نظیر این پنجره ها فقط در مجموعه کاخ خورشید در کلات نادری دیده شده است.
                                              
پس از انقلاب اسلامی

این کلیسا در سال 1950 میلادی یک بار مورد تعمیر قرار میگیرد. تا مدت کمی بعد از وقوع انقلاب اسلامی نیز همچنان زیر نظر "انجمن ارامنه اصفهان" به فعالیت خود ادامه می دهد. اما چند ماه بعد به حکم دادگاه انقلاب اسلامی کرمان بدون هیچ دلیل خاصی این مکان مصادره می شود و ایمانداران مسیحی از ورود به آن منع می گردند.
از سوی دادگاه این بنا در اختیار نهادهای انقلاب اسلامی کرمان قرار گرفت و آنها نیز آن را به اشخاص مختلف برای استفاده های متفاوت اجاره می دادند. از جمله مدتی برای کشاورزی و یا حتی پرورش و فروش گل و این اواخر به عنوان دفتر یک تاکسی تلفنی.
یکی از افراد محلی به اف سی ان ان گفت : با وجود مرغوب بودن زمین و تلمبه و آب خوبی که باغ مسیحیان داشت ولی هرکس در این مکان کار و کاسبی راه انداخت از نظر اقتصادی موفق نبود!
در اوایل دهه هفتاد شمسی باغ و بنای کلیسا به "دادگاه ویژه روحانیت" کرمان سپرده شد. آنها نیز آن را در اختیار دادستان انقلاب وقت کرمان گذاشتند. او نیز که از اهالی یکی از روستاهای اطراف بود، گاو و گوسفند و احشام خود را به این مکان منتقل کرد. حتی مدتی از سالن کلیسا برای نگهداری گاو و گوسفندان خود استفاده می نمود.
این مسئله با اعتراضات زیادی روبرو شد و در اثر اعتراضات گسترده مردم فرهیخته در کرمان عاقبت در اسفند ماه سال 1388 میراث فرهنگی آن بنا را طی شماره 26246 در فهرست آثار ملی ثبت نمود. وقتی این عمل انجام شد کسانی که از ابتدا کمر به نابودی باغ و بنای کلیسا را داشتند به فکر انداخت تا آن را با خاک یکسان کنند.
عاقبت دردناک
بالاخره کلیسای آندریاس کرمان با نقشه قبلی بوسیله چندین لودر در ساعات نیمه شب 24 مردادماه 1390 مورد هجوم قرارگرفت و به تلی از خاک و چوب تبدیل گردید. این کلیسا در اختیار "ستاد اجرائیات کرمان" بود و توسط آنها خراب شد.
یکی از فعالان مسیحی ارمنی تبار اصفهان که نخواست نامش فاش شود به اف سی ان ان گفت : چند بار کلیساهای اصفهان به ستاد اجرائیات کرمان درخواست بازخرید کلیسا را دادند ولی آنها از این کار طفره میرفتند. حتی ستاداجرائیات به پیشنهاد ارامنه اصفهان برای تعمیر کلیسا ی آندریاس مقدس نیز توجهی نکرد و اعلام داشت که مطابق دستور العملهای محرمانه صدور مجوز ساخت یا تعمیرات برای کلیساها از سوی شهرداری ممنوع است!
جامعه مسیحیان ایران و دوستداران میراث فرهنگی کشور مسئولیت این حادثه را بطور مستقیم بر عهده استاندار کرمان ، مدیر کل میراث فرهنگی آن استان و دادستان انقلاب اسلامی کرمان می دانند.آنها خواهان برخورد شدید مسئولان با این افراد و توجه جامعه جهانی به این جنایت ضد فرهنگی شده اند.


اطلاعیه دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در شهر زلزله زده وان ترکیه


در حالی که برخی نهادهای مدنی مدعی هستند که پس از وقوع زلزله به پناهجویان ایرانی در شهر وان کمک کرده اند، عده ای از پناهجویان مسیحی شناخته شده می گویند به علت نرسیدن امکانات مجبور به ترک وان شده اند.

به دنبال وقوع زلزله هفت و نیم ریشتری هفته گذشته در شهر وان ترکیه تعداد حدود 3 هزار پناهجوی ایرانی مقیم آن شهر که در 100 کیلومتری مرز ایران قرار دارد ، با وضعیت بسیار بدی روبرو شدند. در بین این پناهجویان نزدیک 150 پناهجوی مسیحی نیز هست. این افراد اکثرا در شرایط بسیار سختی تحت فشار ایران را ترک نموده اند و در شهر وان که اولین دفتر یو ان یا همان کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل  در آن قرار دارد ، اعلام پناهندگی کرده اند.
در گزارش قبلی شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان از قول افرادی که در شهر وان دچار بلا شده بودند، اعلام نمود که تا کنون هیچ کمکی از سوی دولت ترکیه یا یو ان به پناهجویان ایرانی از جمله پناهجویان مسیحی نشده است. انتشار این گزارش از سوی اف سی ان ان با واکنشهای متعددی روبرو شد. تا آنجا که بسیاری از بنیادها و نهادها ادعا کردند که کمکهائی به پناهجویان ایرانی در وان داشته اند. این در حالی است که اکثر پناهجویان مسیحی که اکنون خود را به شهرهای دیگر رسانده اند می گویند تا روز سوم بعد از وقوع زلزله هیچ کمکی دریافت نکرده اند و به همین دلیل شهر را ترک کرده اند .
برخی از این افراد که از مسیحیان ایرانی  شناخته شده هستند  تائید می کنند که با یک اتوبوسی که گفته می شد یک بنیاد ایرانی حامی پناهجویان ایرانی آن را کرایه کرده بود وان را ترک کرده اند. اما این گروه نیز دریافت هرگونه کمک دیگری در روزهای اول پس از وقوع زمین لرزه را رد می کنند. این افراد می گویند پس از خروج از وان شنیده اند که بعضی کسانی که خودشان در نهادها و سازمانهای مدعی کمک ، به کار مشغول هستند یا به آنها نزدیک می باشند گفته اند که کمکهای مختصری از روز چهارم به بعد (پس از انتشار گزارش اف سی ان ان) دریافت نموده اند.
یکی از مهم ترین مشکلاتی که پناهجویان ایرانی مقیم شهر وان از جمله پناهجویان مسیحی با آن روبرهستند ، مسائل قانونی مربوط به اقامت و پناهندگی آنان است. تا یک هفته پس از وقوع زمین لرزه دفتر یو ان شهر وان به طور کامل تعطیل بود و هیچکس جوابگوی پناهجویان نبود. اداره پلیس شهر وان نیز به پناهجویان ایرانی مراجعه کننده جواب درستی نمی داد.
مطابق مقررات دولت ترکیه پناهجویان ثبت نام شده توسط کمیساریای عالی پناهندگان ، حق تغییر محل زندگی خود را ندارند و هرگونه نقل و انتقال آنها به خارج از حوزه شهری که در آن ثبت نام شده اند فقط با اجازه کتبی پلیس ممکن خواهد بود.
سوال پناهجویان ایرانی از پلیس شهر وان این بود که آیا در شرایط اضطراری پیش آمده آنها می توانند شهروان را ترک کنند یا نه ؟ سوالی که پلیس وان هرگز به آن جواب روشنی نداد. در واقع پناهجویان ایرانی از جمله پناهجویان مسیحی که شهر وان را به خاطر خطر ناشی از پس لرزه ها و نبودن امکانات اولیه زندگی ترک کرده اند ، اکنون با خطر قانونی ناشی از ترک بدون اجازه شهر محل ثبت نام خود نیز روبرو هستند.
عاقبت هرچند با تاخیر زیاد ، دفتر یو ان شهر وان اطلاعیه رسمی را درباره زلزله در آن شهر  منتشر نمود . در این اطلاعیه نکاتی به پناهجویان گوشزد شده است که به علت اهمیت آن برای پناهجویان محترم ایرانی مقیم شهر وان متن آن را عینا  در زیرنقل می نمائیم.

اطلاعاتی درباره وضعیت در وان پس از وقوع زلزله اکتبر2011
پس از وقوع زلزله، مقامات ترکیه در حال انجام اقداماتی جهت امداد رسانی به تمامی افراد نیازمند می باشند. از آنجایی که در هر فاجعه و تخریب در چنین مقیاسی، اولویت به تلاش های جستجو و نجات جان افراد داده می شود، کمک های امداد رسانی ممکن است که به سختی انجام شود.

    کمک های امداد رسانی به وان هر روز در حال افزایش است و با دریافت کمک های بیشتر نیز رو به بهبود است. مطمئن باشید که این کمک های امداد رسانی بدون در نظر گرفتن ملیت و یا وضعیت شخص با مقامات و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد برای همه یکسان است.

      دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد باز می باشد و در همکاری نزدیک با مقامات محلی و سازمان های غیر دولتی (NGOs) جهت تسهیل در ارسال این کمک ها از سازمان های امداد رسانی به زلزله زدگان از طرق تعیین شده می باشد.

        در حال حاضر سه مرکز امداد رسانی در وان وجود دارد. شما می توانید آخرین اطلاعات مربوط به این مراکز را از دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در وان و انجمن توسعه منابع انسانی (HRDF) به دست بیاورید.

        ۱۳۹۰ آبان ۱۲, پنجشنبه

        دعای ربانی مسیحیت


        دعای ربانی، تقریبا معروفترین دعا در مسیحیت است. در یکشنبه عید پاک سال ۲۰۰۷ برآورد می‌شود بیش از دو میلیارد مسیحی کاتولیک، پروتستان و ارتودوکس این دعا را به صدها زبان نیایش کرده باشند.
        این دعا قسمتی از موعظه بالای کوه عیسی می باشد. در عهد جدید دو ویرایش از این دعا ذکر گردیده است. یکی در متی ۶:۹ تا ۶:۱۳ و دیگری در لوقا ۱۱:۲ تا ۱۱:۴.
        متن دعا در ترجمه فارسی قدیم بر اساس انجیل متی چنین است:

        ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد.
        ملکوت تو بیاید. اراده تو چنانکه در آسمان است، بر زمین نیز کرده شود.
        نان کفاف ما را امروز به ما بده.
        و قرض های ما را ببخش چنانکه ما نیز، قرضداران خود را می‌بخشیم.
        و ما را در آزمایش میاور، بلکه از شریر ما را رهایی ده.
        زیرا ملکوت و قوت و جلال تا ابدالاباد از آن تواست، آمین.

        آزادی فرشید فتحی زندانی مسیحی پس از دویست ونود روز ، یک ضرورت غیر قابل اجتناب


        مسئولان شعبه 6 دادستانی انقلاب مستقر در زندان اوین برای توجیه تداوم بازداشت بدون دلیل این ایماندار نوکیش مسیحی منکر اتهام ارتداد و بشارت او شده اند ، آنها ادعا می کنند  اتهامات وی سیاسی می باشد!

        به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان اکنون نزدیک 290 روز از بازداشت بدون تفهیم اتهام و غیر قانونی "فرشید فتحی ملایر" ایماندار 32 ساله مسیحی در زندان اوین می گذرد. فرشید فتحی در روز 5 دی ماه سال 1389 (26 دسامبر2010) توسط ماموران اطلاعات در تهران بازداشت شد و از آن تاریخ تاکنون در زندان اوین نگهداری می شود.
        در حالیکه تقریبا تمام ایماندارانی که در بازداشتهای ایام کریسمس سال گذشته در تهران به زندان افتاده بودند ، حداقل آنها که درباره آنها خبر رسانی شده بود ، آزاد شده اند ، مشخص نیست چرا فرشید فتحی بدون اعلام رسمی اتهامش هنوز در زندان و بازداشت موقت مانده است.
        نزدیکان به خانواده فرشید در ترکیه به خبرنگار اف سی ان ان گفته اند که مسئولان شعبه 6 دادستانی انقلاب مستقر در زندان اوین برای توجیه تداوم بازداشت بدون دلیل  منکر اتهام ارتداد و بشارت  او شده اند و ادعا می کنند  اتهامات وی سیاسی می باشد!
        خانواده فرشید فتحی یک بار در اواخر اسفند ماه سال گذشته و درست پیش از آغاز تعطیلات نوروز با زحمت فراوان وثیقه حدود 200 میلیون تومانی مورد درخواست دادگاه انقلاب را تادیه کردند و حکم آزادی او را از قاضی شعبه مربوطه گرفته به زندان اوین بردند.اما زمانی که او بعد از تحویل گرفتن وسایلش می خواست از اوین خارج شود ، توسط شخصی به نام "ناصری" بازپرس شعبه 6 دادسرای اوین جلویش گرفته شد  و وی را به داخل بند 209 برگرداندند.
        گزارشات رسیده از داخل زندان نشان می دهد این زندانی نوکیش مسیحی به خاطر ایستادگی بر روی اعتقاداتش در شرایط سختی به سر می برد. ماموران اطلاعات که به عنوان بازپرس و کارشناس پرونده در مورد او فعال هستند مرتب برای پیدا کردن نام کسانی که  به آنها بشارت داده است تحت فشار قرارش می دهند. آنها همچنان در توهم خود مبنی بر هدایت مسیحیان ایران از سوی دول خارجی پافشاری می کنند و از فرشید می خواهند به رابطه با "دول متخاصم" و "سازمانهای سری" خارجی اعتراف کند.
        سخنگوی کمیته اروپائی دفاع از مسیحیان ایران در این باره به اف سی ان ان گفت : دادگاه انقلاب اسلامی تهران به دلایل نامشخصی اطلاعات درستی از پرونده فرشید فتحی در اختیار خانواده و وکلای مدافع نمی گذارد. در مورد پرونده او به نظر می رسد هدایت اصلی دست عوامل اطلاعاتی مستقر در زندان اوین می باشد که تحت پوشش نام دادسرای اوین عمل می کنند.
        این سخنگو اضافه کرد: آقای فتحی به طور مشخص در دی ماه سال گذشته به اتهام فعالیتهای بشارت مسیحی وتلاش برای تشکیل کلیساهای خانگی بازدشت و روانه زندان شد. اتهام فعالیتهای سیاسی به او به هیچ وجه مستند و دلیلی ندارد. فرشید یک نوکیش مسیحی و ایماندار نمونه بود که مطابق اعتقادات مسیحی خود رفتار می کرد و هرگز کسانی که او را می شناسند او را یک فعال سیاسی نمی دانند.
        سخنگوی مذکور در پایان به وضعیت نابسامان خانواده فرشید و شرایط سخت آنها اشاره کردو گفت: همسر محترم و دو فرزند خردسال فرشید فتحی ، یک دختر 7 ساله به نام "روزانا" و یک پسر 3 ساله به نام "باربد" در شرایط سخت روحی به سر می برند و با فشار مالی زیادی روبرو هستند. به همین دلیل جامعه مسیحیان  ایران از تداوم بازداشت بدون تفهیم اتهام این ایماندار مسیحی به مدت طولانی بسیار  نا راضی می باشند. ادامه این اسارت غیر قانونی باعث دربند شدن و بلاتکلیفی خانواده او نیز شده است.